شخص در حال گذر از شهر بود ، که ناگهان نگاهش به زن زیبایی افتاد که بی سر و صدا روی یک بلوک بتونی در نزدیکی یک مرکز خرید بزرگ نشسته بود و سیگار می کشید. ناگهان ، آن مرد بی تاب به لعنتی ، و بهترین فیلم سکسی الکسیس او تصمیم گرفت تا با ارائه یک تماس یک بار به یک غریبه تصادفی ، فرصت را بگیرد. با کمال تعجب ، که جوجه حتی مجبور به ترغیب او نبود ، بلافاصله با میل خود موافقت کرد. سپس او مخفیگاه را به یك بروكش واقع در فاصله چندانی از مركز خرید نگذاشت ، آنها پانسمان شدند و شروع به چکش كردن كردند.